در زمان قاجار، ایرانیان زیادی بعد از فوت، در کربلا دفن شدند؛ اما در آن دوره که راهها طولانی بود و امکاناتی نیز برای سرد نگهداشتن اجساد در اختیار نداشتند، چگونه پیکرهای درگذشتگان را به کربلا میرساندند؟ این خودش داستانی دارد.آیا اکنون نیز میتوان میت را در کنار قبور ائمه دفن نمود؟ آیا دفن اجساد، در کنار اهل بیت و بزرگان دین، برای آنها مفید است؟ برای یافتن پاسخ سوالاتی که مطرح شد، ما را در سنگ بهشت دنبال کنید.
تاریخچه دفن در کربلا
ایرانی های دفن شده در کربلا، فراوانند؛ از مردم عادی و گمنام گرفته تا علما و سیاستمداران نامدار و افراد مشهوری مانند امیرکبیر و مظفرالدین شاه قاجار. شیوه رساندن پیکرها به کربلا و عتبات عالیات هم اینگونه بود که «مری وولف شیل» ایرلندی در عهد ناصری در خاطراتش نوشته است: چندی پس از ورود ما به تهران یکروز که مشغول سواری در خارج از شهر بودیم با کاروانی همراه شدیم که رو به بغداد میرفت و میان این کاروان قاطرهایی را مشاهده کردیم که جعبههای چوبی باریک و درازی را در دو طرف آنها به صورت افقی بسته بودند. بعد از پرسش از کاروانیان معلوم شد که این جعبهها حاوی اجسادی است که در حین حرکت کاروان از شهرهای مختلف ایران جمعآوری شده و اکنون برای دفن به سوی کربلا برده میشود.
آمار دفن ایرانیان در کربلا، در زمان قاجاریان هم اینگونه بود که «جان اشر» شرقشناس انگلیسی در گزارشی از کربلا در سال ۱۲۴۳ شمسی نوشته است: شهری بود پرهیجان و پرتجارت که اصلا تعطیلی نداشت. همهوقت بازارها پر از زوار بود… از شهرهای دور جنازه مردهها را به شهر کربلا منتقل میکردند، اول آنها را به دور قبر حسین علیه السلام طواف میدادند، بعد به خاک میسپردند. حکومت ترک نیز مقداری پول بابت هر جنازه میگرفت. گاه سیل جنازه به سوی شهر سرازیر میگردید و مسئولان دروازهها از ورود آنها ناراحت میشدند؛ زیرا ترافیک عمومی شهر به هم میخورد و بیش از هر چیز احتمال شیوع مرض، دولت را به وحشت میانداخت. گاهی اوقات از کشور ایران هزار جنازه در یکزمان میرسید و با هر جنازه حداقل یک یا دو نفر از نزدیکان متوفی همراه میآمدند.
درباره احکام اموات در ماه محرم بخوانید.
بازرسی بهداشتی با میخهای آهنی!
حمل و نقل جنازهها به کربلا، که بدون تجهیزات لازم انجام میشد دردسرهای بسیاری داشت و «هانری بایندر» فرانسوی دربارهاش نوشته است: ((برای حمل جنازهها هزاران کاروان از دورترین نقاط ایران روان میکردند. اجساد را یا در تابوتهای چوبی گذاشته یا فقط آن را در پوشال یا فرش پیچیده، هر دو سه یا چهار جسد را به هم بسته بر پشت اسب حمل میکنند. در زیر این آفتاب سوزان بوی غیرقابل تحملی که از این اجساد منتشر میگردد طی یک سفر چندین هفتهای استشمام میشود.))
در مرز ایران با عثمانی [در آن زمان عراق قسمتی از امپراطوری عثمانی بود] نیز وضعیت اینچنین بود: کارگزاران عثمانی برای جلوگیری از شیوع هر نوع امراض در خاک امپراطوریشان، سیستم قرنطینه را در مرزهای ایران و عثمانی ایجاد کردند؛ بدینترتیب زائران ایرانی و همچنین جنازهها بایست چندین روز در این مکانها نگهداری میشدند و پزشکانی از سوی هر دو دولت بر انجام خدمات بهداشتی و معاینه گماشته میشدند.تنگی جا، عدم نظافت درست و مدت قرنطینه که معمولا پانزده روز طول میکشید از عواملی بـود کـه اعتراض زوار و کارگزاران دولت ایران را در پی داشت.
یک نفر نیز در تاریخ نگاشته است که در قرنطینهها این پیکرهای اموات چه دردسرهایی داشتند از دست عثمانیها تا به کربلا برسند که نمونه ای از آنها را برایتان آورده ایم: «بهجهت اخذ و جلب نفع خودشان از صاحبان جنازه، میخهای آهنی در دست گرفته به سر جنازه آمده. ایرادات میگیرند و بعد جنازه را. از کفن خارج نموده چند مرتبه از آن میخها به بدن میت، به بهانه اینکه معلوم بشود از امراض مسریه و امراض عادیه فوت نموده است، فرو کرده اگر صاحب جنازه حاضر است، مخفیا وجهی گرفته اجازه حمل میدهند؛ والا سی چهل جسد میت را در گودالی ریخته و قدری خاک بر آنها میریزند».
قرارداد جدید و مالیات بهداشتی!
مشکلات حمل جنازه به کربلا و عتبات عالیات باعث شد دولت ایران و حکومت عثمانی،به دنبال راه چاره بگردند و بالاخره در سال ۱۲۴۸ شمسی قراردادی میان سفیر ایران با والی بغداد منعقد شد و در نهایت تکلیف این شد: «جنازههایی که از ممالک ایران بـه عتبات عالیات حمل میشد چون آوردن آنها در صورتی که هنوز در حال میت اسـت نظـر حفظ الصحه [از نظر سلامت و بهداشت] موجب بعضی مضرات است لهذا قرار داده شد که کسانی که در ایران وفات میکنند تا سه سال از زمان دفن آنها در گورستان محل فوت نگذرد هیچ یک از جنازههای آنها از حدود ممالک دولت عثمانی عبور داده نخواهد شد.
در طول سه ماه از تاریخ این مقاولهنامه، هیچ جنازهای از ممالک دولت علیه ایران عبور نکند و جنازه یا نعشهایی که در حال استخوان آورده میشوند، حاملین آن استشهادنامه که مبین انقضای سه سال از تاریخ وفات آنان باشد در دست داشته باشند».
پس از امضای این قرارداد، چندین ایستگاه قرنطینه و بازرسی بهداشتی در مسیرهای حمل جنازه از ایران به کربلا ساختند. البته دردسرها باز هم تمام نشد و به این صورت بود که: «مأموران عثمانی بعضی اوقات جنازههایی را که علائم بیماری، مانند طاعون و وبا در آنها ظاهر میشد، میسوزاندند. این اقدام مأموران عثمانی، علاوه بر اعتراض دولت ایران، حتی اعتراض علمای عتبات عالیات را نیز به دنبال داشت». شکایت دیگر ایران از دولت عثمانی این بود: «مقدار پولی که مأموران عثمانی از صاحبان جنازهها میگرفتند مالیات بهداشتی نام داشت که در قوانین گمرکی در امپراطوری عثمانی تصویب شد ولی اجرای این قانون توسط مأموران عثمانی در مرزها، با اصل آن تفاوت داشت و میزان مالیاتی که کارگزاران عثمانی به بهانههای مختلف میگرفتند بسیار متفاوت بود».
مشکلات جدید!
گرفتن انواع و اقسام مالیات و باج از صاحبان جنازهها نیز، یکی دیگر از مشکلات بود و تا وقتی حکومت عثمانی برپا بود و حتی بعد از آن، وضعیت همینگونه بود و تاریخ پُر است از نامهها و اعتراضات دولت ایران به دولت عثمانی. نمونهای در نامهای از کنسولگری ایران: «با اینکه جنازههادر کرمانشاهان بـه مهر طبیب صحیه عثمانی میرسد و ۲۱ قران هم پول میدهند مجددا جنائز را در خانقین باز میکنند و در کمال بی ادبی و بیاحترامی مهر و لاک طبیب صحیه کرمانشاهان را میشکنند و از هر جنازه ۲۵ هزار پول میگیرند و دوباره مهر و لاک مینمایند. همینطور دم دروازه کربلا چنین زحمت میدهند و ۲۵ هزار دیگر میگیرند».
بر اساس گواهی تاریخ، بعضی حاکمان محلی هم در مسیر حرکت جنازهها، از کاروانها پول میگرفتند و خلاصه اینکه در تمامی این سالها داستان حمل جنازهها به عتبات عالیات تمامی نداشت که نداشت.
شرایط دفن میت در وادی السلام نجف
برای دفن میت در وادی السلام نجف،تنها رضایتنامه خانواده فرد فوت شده، کفایت میکند و همه مراحل غسل، کفن و دفن بر عهده ستاد عملیات شمسا در عراق است.
خانواده بعضی از زائران فوت شده در کربلا و نجف، درخواست به خاکسپاری عزیز از دست رفته خود را در قبرستان وادی السلام دارند که جنازه فرد، پس از مراحل قانونی در قطعه 9 این گورستان در قسمت قبور ایرانیان که در اندازه 20 در 15 متر در نظر گرفته شده است، دفن میشوند.
آنطور که گفته شده، 5 زائر ایرانی شامل دو مرد و سه زن در فروردینماه سال 93 در کربلا دار فانی را وداع گفتهاند که یک نفر بر اثر سکته قلبی، یک نفر بر اثر سکته مغزی و سه نفر به مرگ طبیعی فوت شده اند.
هزینه خاکسپاری و ارسال جسد به ایران
تمام هزینههای خاکسپاری و یا ارسال جنازه به ایران از سوی ستاد شرکت شمسا در عراق پرداخت میشود و هیچ هزینهای بر خانواده زائران فوت شده متحمل نیست. زائران به درخواست کتبی خانواده آنان در قبرستان وادی السلام نجف و یا کربلا به خاک سپرده میشوند.
همانطور که بالاتر گفته شد، برای دفن جنازه در کربلا و یا نجف، خانواده درجه یک زائر فوت شده باید رضایت نامه کتبی خود را پس از ثبت در محضر به نشانی پست الکترونیک ستاد شرکت شمسا در عراق ارسال نمایند.
شرایط انتقال جنازه به ایران متفاوت و شامل هزینههایی است که بعد از دریافت گواهی وزارت بهداشت عراق و هماهنگی با کنسولگری و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، تنها هزار دلار صرف خرید تابوت مخصوص حمل جنازه از کشور عراق تا محل زندگی زائر در ایران میگردد.
هشدار جدی به زائران کاروانهای آزاد
این هزینه سنگین را حسین شرکاء به عنوان یک هشدار برای کاروانهای آزادی که برای زیارت راهی عتبات عالیات میشوند، مطرح مینماید و میگوید: هزینه انتقال جنازه به ایران تنها به هزار دلار خرید تابوت منحصر نمیشود، بلکه 500 هزار دینار عراقی نیز هزینههای دیگری است که باید زائران کاروانهای آزاد خودشان پرداخت نمایند، در حالی که این هزینهها برای کاروانهای حج و زیارت رایگان یباشد.
هر چند هزینه دفن جنازه در نجف و کربلا از هزینه ارسال آن به ایران خیلی کمتر است و حداقل هزار دلار بابت خرید تابوت پرداخت نمیشود، ولی به زائران توصیه میشود که برای برخورداری از بیمه کامل و داشتن سفری مطمئن در کاروانهای حج و زیارت ثبتنام نمایند.
براساس گفته مسئولان امر، در صورتی که خانواده زائر فوت شده بخواهند در مراسم به خاکسپاری عزیزشان شرکت داشته باشند، بدون نوبت و بعد از ثبتنام در کاروانهای زیارتی حج و زیارت میتوانند خودشان را به کربلای معلی و یا نجف اشرف برسانند و جنازه تا رسیدن آنان در سردخانه نگهداری میشود تا در مراسم خاکسپاری شرکت نمایند.
تاثیرات دفن اموات در کنار ائمه
آیا دفن مردگان در کنار قبور ائمه ع برای آنها مفید است و اگر وصیت به چنین دفنی، موجب آزار دیگران شود چه حکمی خواهد داشت؟
این پرسش از چند زاویه قابل بررسی است:
1- تأثیر مثبت دفن در کنار قبور اولیای الاهی
آموزه های اسلامی، تفاوت در جایگاه دفن و برتری برخی جایگاه ها را بر برخی دیگر تأیید میکند که به چند مورد آن، اشاره مینماییم:
- دفن انسانها حتی برخی گناهکاران در کنار مکه، می تواند باعث امنیت آنها در روز قیامت شود.
- امام صادق (ع) می فرماید: پروردگار به حضرت موسی (ع) وحی فرمود که استخوان های حضرت یوسف (ع) را از رود نیل بیرون آورد. حضرت موسی (ع) پس از عمل به این دستور، پیکر ایشان را به شام برد و در آن جا دفن نمود و به همین دلیل اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان)، پیکر مردگان خویش را به شام میبرند و در آن جا دفن مینماید.
- امام حسن مجتبی (ع) به برادرشان امام حسین (ع) سفارش کردند که در صورت امکان، ایشان را در کنار قبر پیامبر خدا (ص) به خاک بسپارند.
2- مفید بودن آن تنها در صورت نیت پاک و عملکرد مناسب متوفی در زمان زندگی
باید توجه کرد چنین دفنی، در صورتی اثر کامل خود را بر جای میگذارد که میت از افراد با ایمان (گرچه گناهکار) باشد، اما افراد بی ایمان و کسانی که مرتکب گناهان بزرگ می شوند، نباید امید چندانی به آمرزش کامل خود، تنها به دلیل مجاورت مدفنشان با محل دفن دوستی از دوستان خداوند داشته باشند.
در راستای مطالب بالا، این داستان ما را در رسیدن به مطلوب یاری مینماید: پیامبر خدا (ص) با حالتی عزادار در تشییع جنازه یکی از بهترین یاران خود حاضر شده و او را با دستان خود به خاک سپرده، ساختن قبر او را بر عهده گرفت. مادر سعد با مشاهده این وضعیت، خطاب به فرزندش گفت که بهشت گوارای وجودت باد. اما پیامبر (ص) رو به او کرده و فرمود: در کارى که مربوط به خداوند است با قاطعیت سخن مگو. هم اکنون سعد، دچار فشار قبر گردید. بعد از آن که مردم از قبرستان برگشتند، گروهی از پیامبر (ص) پرسیدند: ای پیامبر خدا! شما نسبت به جنازه سعد احترام فراوانی کرده و در طول تشییع او رفتاری بی سابقه انجام دادید، اما سپس فرمودید که سعد دچار فشار قبر شد؟ فرمود آرى! سعد دچار فشار قبر گردید؛ زیرا پارهاى از رفتارهاى او با خانواده اش چندان مناسب نبود.
اگر چنین رفتاری از پیامبر (ص) در زمان زندگی مبارکشان نتواند کیفر را به صورت کامل از انسانی با ایمان منتفی کند، نتیجه میگیریم که دفن در کنار او و فرزندانش گرچه تاثبرات مثبت فراوانی دارد، اما به تنهایی کافی نیست.
3- تکلیف افرادی که به دلیل عدم تمکن مالی و یا هر دلیل دیگر از این فیض محروم می شوند
باید بدانیم که خداوند برای موقعیت های معنوی که بعضی از افراد توان رسیدن به آن را ندارند، جایگزین های مناسبی هم معین کرده است که نمونه های زیر از آن جمله است:
1) در روایات آمده است که عده ای از بانوان خدمت رسول خدا (ص) رسیده و گفتند: اى پیامبر خدا! پاداش جهاد در راه خدا را ویژه مردان است! ما چه کنیم که بتوانیم چنین پاداشی را دریابیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: تلاشی که شما در خانه انجام می دهید، پاداشی برابر پاداش جنگ جویان راه خدا را برایتان به ارمغان می آورد.
2)گروهی از مستمندان خدمت رسول خدا (ص) رسیده و عرضه داشتند: ما توان مالی نداریم که بتوانیم انفاق نماییم و حج و عمره به جای آوریم. به همین دلیل، بهشت مخصوص ثروتمندان خواهد شد. حضرت در پاسخ فرمودند: آن که از شما به خاطر خدا، وضعیت ناگوار خود را تحمل کرده و صبر را پیشه سازد، به مقاماتی خواهد رسید که ثروتمندان از آن محروماند.
4- فضیلت زیارت قبور و وظایف بستگان در این ارتباط
رفتن به قبرستان و زیارت اهل قبور مورد تأکید اسلام است. این عمل، موجبات آمرزش مردگان و تخفیف در عذاب آنها، همچنین عبرتی برای زندگان را فراهم میکند.
محمّد بن مسلم مىگوید: از امام صادق (ع) پرسیدم که آیا مردگان را زیارت کنیم؟ فرمود: بله. عرض کردم: وقتى ما به زیارتشان مىرویم، آیا آنها صداى ما را مىشنوند؟ فرمود: بله، به خدا سوگند، چنین است، مسلّما آنان از آمدن شما خبردار شده و شادمان مىگردند و با شما انس مىگیرند.
البته باید توجه داشت که زیارت قبور افراد عادی، مربوط به مکان زندگی آنان است، و برای زیارت قبور بستگان، نیازی نیست شخص به مسافرت برود و فقط در قبور معصومان سفارش به مسافرت شده است. یاسر خادم از امام رضا(ع) نقل مىکند که حضرت فرمودند: جز برای زیارت قبر ما، انجام مسافرت مستقلی برای زیارت دیگر قبور جایز نیست.
لذا، اگر فردی بر اساس وصیتی که کرده، در شهر دیگری دفن شده باشد، بستگانش اگر بر سر مزار او نروند، عمل خلافی را مرتکب نشده اند.
5- اهمیت وصیت و لزوم عمل به آن در صورت وجود شرایط
یکی از دستورات مهم اسلام “وصیت” است.
در قرآن مجید و کلمات معصومان نیز به موضوع وصیت بسیار اشاره کردهاند. خداوند متعال در آیه 176 سوره بقره فرموده است: «نوشته شد بر شما که چون مرگ یکى از شما فرا رسد، اگر مالى دارد، وصیت کند براى پدر و مادر و نزدیکان خویش به نیکى و این حقى است بر پرهیزگاران».
رسول خدا (ص) فرموده است: هر کس بدون وصیت بمیرد، به مرگى همچون مرگ دوران جاهلیت مرده است.
درباره وصیت، چیزی که مهم است این است که نباید با وصیت عسر و حرج و یا زیانی به دیگران وارد کرد.
در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است: مردی از انصار وفات یافت. او کودکانی خردسال و شش برده داشت و هنگام وفات، تمام آن بردگان را آزاد کرد و مالی غیر از آن نیز برای کودکان خود باقی نگذاشت. بازماندگانش به نزد رسول خدا (ص) آمده و موضوع را به اطلاع ایشان رساندند. پیامبر با شنیدن این سخنان فرمود: اکنون با این مرده چه کردید؟! گفتند: او را دفن کردیم. پیامبر فرمود: اگر زودتر مطلع می شدم، از دفن او در قبرستان مسلمانان جلوگیری می کردم؛ زیرا او فرزندان خود را آن گونه رها کرده که دست گدائى بسوى مردم بگشایند.
امیر المؤمنین (ع) در رابطه با وصیت فرمودهاند: بهترین اندازه برای وصیت (که طبعا موجب محرومیت وارثان نسبت به بخشی از ما ترک می شود) یک پنجم دارایی است که خداوند برای خودش نیز همین مقدار را برگزیده است و اگر فردی به یک چهارم دارایی خود وصیت کرد، آخرین تلاش لازم را انجام داده است، اما وصیت به یک سوم دارایی را می توان نوعی ظلم در حق بازماندگان حساب کرد.
روایت دیگری از ایشان نیز بر این مطلب تأکید می کند که هر زمان مستحبات به واجباتی که از جمله آنها رعایت حقوق مردم است، زیانی رساند، باید از آن صرف نظر کرد.
با توجه به مطالب فوق، اگر فردی وصیت به دفن در مکان مقدسی نمود و هزینه لازم برای نقل و انتقال را نیز با توجه به موازین شرعی و عرفی در نظر گرفته است، باید به وصیت او عمل شود و تنها به دلیل بعضی محذورات عرفی که بسیاری از آنها مورد تأیید اسلام نیستند، نباید از آن سرپیچی شود. در غیر این صورت، وصیت او نافذ نخواهد بود.
سخن پایانی
این نکته گفتنی است که شیعیان تنها در حال حیات خود مشتاق زیارت این گونه اماکن متبرک نیستند، بلکه بزرگ ترین آرزوی زندگی آنان این است که پس از مرگ نیز در جوار قبر یکی از امامان و امامزادگان به خاک سپرده شوند. ثروتمندان در وصیت نامه خویش محل دفن خود را پیشاپیش تعیین می کنند. اغلب هزینه دفن یک هزار تومان (معادل ده هزار فرانک ما) یا ممکن است حتی بیشتر از آن تمام شود. درحالی که اشخاص فقیر در همان محل، قبری را به بیست قران تصاحب می کنند.