اشعاری کلی برای سنگ مزار
کلیات به اشعاری میگویند که مرحوم هر نسبتی با شما داشته باشد برای حکاکی روی سنگ قبر او مناسب است.
1- رفتی ز دیده ها و ز دل ها نمیروی / اخلاق نیک و روی خوشت مانده یادگار
2- رفتی از دیده و داغت به دل ماست هنوز / هر کجا مینگرم روی تو پیداست هنوز
3- به اهل عشق، زمان چون بهار میگذرد / جهان گذشت و جهان سوگوار میگذرد
4- تو برفتی و خیالت ز مقابل نرود / جانم از تن برود، مهر تو از دل نرود
5- الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد / مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
**کلیات شعر سنگ قبر **
6- آن به که به خود پاک شویم اول کار / چون آخر کار، خاک میباید شد
7- هرچند به صورت از تو دور افتادم / زنهار مبر ظن که شدی از یادم
8- گر مرگ رسد چرا هراسم / کان را به توست میشناسم
9- گلچین روزگار عجب با سلیقه است / میچیند آن گلی که به عالم نمونه است
10- دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم / و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
**اشعار کلی برای سنگ مزار**
11- دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم / نقشی به یاد روی تو بر آب میزدم
12- خاک ره آن یار سفر کرده بیارید / تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
13- آن سفر کرده که صد قافله دل همراه اوست / هرکجا هست خدایا بسلامت دارش
14- من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم / داغ سودای توام سر سویدا باشد
15- گر از این منزل ویران به سوی خانه روم / دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم
**اشعار سنگ مزار کلی**
16- ای غایب از نظر به خدا میسپارمت / جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
17- ترسم گلچین فلک گرچه همه یغما بود / لیک این بار گلی چید که بی همتا بود
18- پیری و جوانی چو شب و روز بر آمد / ما، شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
19- این قافله عمر عجب میگذرد / دریاب دمی که با طرب میگذرد
20- نه لاله ام که برویم به طرف باغ تو لیکن / به دل چو لاله به هر نوبهار داغ تو گیرم
**شعر سنگ مزار مناسب عموم**
21- دیدم به لب جوی، جهان گذران را / آفاق همه نقش رخ آب برآمد
22- شرمنده ام که بی تو نفس میکشم هنوز / تا زنده ام بس است همین شرمساری ام
23- از صبا پرس که مارا همه شب تا دم صبح / بوی زلف تو همان مونس جان است که بود
24- بالای هفت پرده نیلی است، جای ما / پا چون حباب بر سر دریا گذاشتیم
25- خرم آن روز کزین منزل ویران بروم / راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
**اشعار سنگ قبر متنوع**
26- از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز / ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی
27- افسانه هستی اش اگر پایان یافت / خوش نامی و عزتش به پایان نرسید
28- من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد / وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
29- چون سایه مرغان هوا در سفر خاک / آزار به موری نرساندیم و گدشتیم
30- خبر آمد و چشم این خانه رفت / دلی داشتم شانه بر شانه رفت
**شعر برای سنگ قبر، کلیات**
31- دیگر سر برگ گل ندارم / چون روی نهفته گلعزارم
32- اگر به دامن وصل تو دست ما نرسید / کشیده ایم در آغوش آرزوی تورا
33- به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام / دل تو را میطلبد دیده تورا میجوید
34- هستی عمر چراغی است که بر بزم وجود / به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است